**

برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید


 

 
 
**
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مجتمع

 تولیدی

 فرش

تک بافت


 

قسمت پنجم


نقش قالیبافی در ارزشهای خانوادگی

همانطور که آمد تا قبل از اشاعة قالیبافی،‌نظام معیشتی غالب، بر پایة کشاورزی استوار بود. کشاورزی در این منطقه خشک و خشن، نیروی جسمی فراوانی می‌طلبید که بتواند پنجه در پنجة هیولای کویر انداخته، سرسختانه مبارزه کند و این استقامت و قدرت هم صرفاً‌در وجود مردان جمع بود. زنان با نقش اندکی که در زندگی روزمره داشتند، تا حداقل رتبة اجتماعی‌شان تنزل کرده بودند و بالطبع دختران هم در مقایسه با فرزندان پسر، از اهمیت کمتری برخوردار بودند. لکن امروز که نظام معیشت مبتنی بر کشت و زرع، در برابر قالیبافی عقب نشسته است زنان مجالی یافته‌اند تا عرض وجودی کرده، در سرنوشت مادی خانواده نقش مهمی را ایفا نمایند. دختران برخلاف سابق، منشاء درآمد و مورد احترام هستند و اجر و قرب فراوانی یافته‌اند، به حدی که خانواده‌های دختردار حاضر نیستند، دخترشان، خانه پدری را به سوی خانة شوهر ترک کند، در حالی که خانواده‌های پسردار میکوشند هر چه زودتر برای پسرشان همسری دست و پا کنند و بدین وسیله، دستی نیرومند بر تعداد دستهای روزی‌آفرین خانواده بیفزایند. ممانعت خانواده‌های دختردار از شوهر کردن آنان موجب بالا رفتن سن ازدواج در این روستا شده است.

بهر طریق ورود قالی به خانه‌های نوش آباد مسائل مختلفی در روابط خانوادگی مطرح کرده و ترتیب ارزشهای سابق را هم در هم ریخته است.

یکی از مساکن قدیمی

 حال دیگر میزان لیاقت و شایستگی مردان و پسران جوان، نه در صحرا، بلکه در پشت داربست قالی تعیین می‌شود در حالی که زنان و دختران بر والاترین مسند موقعیت اجتماعی خویش تکیه زده‌اند.

رابطه میان قالیبافی و اعتقادات عامه:

مسأله قالیبافی همچنانکه در تمام شؤون مادی زندگی روستائیان مؤثر افتاده، در مبادی ذهنی و اعتقادی آنان نیز رسوخ یافته، بخصوص چرخ اعتقادات و باورهای روستائیان را بر محور خویش به گردش آورده است.

قالیبافانی که کار بافتن قالی جدید را آغاز می‌کنند، نگرانند تا چه کسی برای اولین بار قدم به دورن خانه می‌گذارد. به اعتقاد اهالی نوش آباد، اولین کسی که به هنگام شروع یک قالی، به خانه قالیباف می‌آید در سرنوشت آن قالی سهم مؤثری دارد، بدین معنی که اگر قدمش سبک باشد، قالی بزودی تمام خواهد شد و اگر قدمش سنگین باشد، زمان بافت قالی به درازا خواهد کشید. روی همین اصل برخی خانواده‌ها در آغاز کار به دنبال کسی که قدم سبک دارد می‌روند تا از یمن قدمش بهره‌مند شوند. این شخص یکی دو ریشه می‌بافد و یک دور هم گرد دستگاه قالی می‌زند و می‌رود. اگر به هنگام شروع قالی، کسی که قدمش سنگین است به درون آید، یکی دو روز کار را تعطیل می‌کنند تا شومی و سنگینی قدمش گریبانگیر آنها نشود.

نسبت به چشم زخم حساسیت عجیبی دارند، غالباً دانه‌های به نخ کشیدة اسفند را که دافع چشم‌زخم و ضمناً زینت‌بخش خانه است، به دیوار مقابل در ورودی خانه و یا اطاق قالیبافی می‌آویزند، تا نگاه تازه واردین بر آن افتد و شوری نگاهشان زایل گردد. به هنگام بافتن قالی اگر کسی که چشمش شور است به قالی نگاه کند، قالیبافان زیر لب می‌گویند: «نمک، آهک، نمک آهک،……» رسم دیگری که برای دفع چشم ‌زخم متداول است، ریختن آب آهک پشت دیوار خانه و بخصوص پشت دیوار اطاق قالیبافی و یا آویختن کلیاب[i] Kalyab از سقف اطاق مزبور است.

یکی از مساکن جدیدی که وجودش مرهون اشاعة فن قالیبافی و افزایش درآمد ناشی از آنست.

با وجود آنکه اهالی نوش آباد، از هر دقیقه و هر فرصت کوتاه سود جسته و حتی شبها دست از کار نمی‌کشند، معهذا بعضی قالیبافان در روزهای خاصی که بیشتر با عقاید مذهبی‌شان پیوند دارد، کار قالیبافی را تعطیل می‌کنند، این روزها عبارتند از: تاسوعا، عاشورا، روز ختم (روز بعد از عاشورا)، روز شهادت حضرت علی(ع)، روز عید قربان، روز عید غدیر، روز فطر، عرفات، روز شهادت امام حسن، روز شهادت امام رضا، روز وفات حضرت رسول، سه روز اول ایام فاطمیه، روز سیزدهم فروردین و هر شب چهارشنبه. برای چهارشنبه اعتقادات پیچیده و مبهمی دارند. بعضی می‌گویند در این روز خداوند جهنم را خلق کرده است. دلایل دیگری هم برای حرمت روز چهارشنبه دارند که هرچه سعی کردم توضیح بیشتری نیافتم. بهر حال با این جمله، حکم کلی روز چهارشنبه را صادر نموده‌اند «چهارشنبه ریس، کفن بریس» یعنی کسی که چهارشنبه کار کند، به دست خود کفن خویش را دوخته است. اهالی ده متفقاً‌داستان زنی را بازگو می‌کنند که چند سال پیش علیرغم ممانعت همسایگانش، روز چهارشنبه دست بکار بافتن شده و در همان روز چشم از دنیا فرو بسته است.

روز جمعه را عید محمد(ص) می‌دانند، لذا شب جمعه به احترام وی دست از کار می‌کشند. روز شنبه را برای شروع قالی جدید، مناسب نمی‌دانند. بنابراین اگر روزهای آخر هفته کار بافتن قالی رو به اتمام باشد با عجله آن را تمام می‌کنند و روز پنج‌شنبه، مختصری از قالی جدید را می‌بافند که شروع آن با روز شنبه مصادف نشود.

*   *   *

بدین ترتیب اشاعة فن قالیبافی که در نگاه اول حرفة ساده‌ای بیش نیست، همچون خورشیدی تابناک تا عمق زندگی مردم این روستا، پرتو افکنده و نه تنها مسائل مادی مربوط به نوع معیشت و سبک بنا و ابزار کار و نظایر آن، بلکه ارزشهای معنوی و مبنای ذهنی و اصول اعتقادی آنان را رنگی خاص بخشیده است.

 

“پاورقی‌ها”

 1 - هر چند رقم جمعیت نوش آباد از پنج هزار افزون است، لکن به علت حفظ خصوصیات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و روستائی، هنوز نام شهر به آن اطلاق نشده است.

 2 - طبق آماری که نگارنده در سال 2533 در محل بدست آورده است.

 3 - من خود دیدم که بر دیوار یکی از کوچه‌های نوش آباد با خط درشت چنین نوشته بود «بر صرف پول‌خور لعنت.»

 4 - نخ‌های پشمی رنگ شده که بمنزله سلول‌های تشکلیل دهندة قالی هستند.

 5 - نخ‌های به هم تابیدة محکمی که از بالای دستگاه قالیبافی، به پائین آن کشیده شده، چلّه Celle هم نامیده میشود. هر ده چلّه را یک خانه می‌گویند.

 6 - پود، نخ بهم تابیده آبی رنگی است که قسمتی کلفت و قسمتی دیگر نازک است. پودی را که دور هم پیچیده شده، به صورت گلوله نخی درآمده است، گندله Gondole می‌گویند.

 7 - پشم و نایلون بهم تابیده است.

 8 - این همان نقشه لچک و ترنج است که برخی از قالی‌شناسان معتقدند که از زمان صفویه رایج شده و تقلیدی از تذهیب پشت جلد کتابهاست.

 9 - برخی تصور می‌کنند که ثبات رنگ‌های شیمیائی از طبیعی کمتر است. حال آنکه این امر جز در مورد رنگ‌های جوهری و تعداد کمی از رنگهای اسیدی قوی که در برابر نور و شستشو کم ثبات هستند صدق نمی‌کند». به نقل از کتاب هنر و صنعت قالی در ایران نوشته منصور ورزی از انتشارات رز.

 10 - این قالی را به عراق برده‌اند.

 11 - ارزش قالی بسته به کیفیت رنگ و نوع مواد اولیه و ظرافت بافت و چگونگی نقشه تفاوت می‌کند.

 12 - کلیاب که قاعدتاً باید همان قلیا باشد، اصطلاحی محلی است و به جرمی می‌گویند که از سوزاندن بوته تازه چوبک بدست می‌آید.


+نوشته شده در چهارشنبه 92/3/1ساعت 4:38 عصرتوسط سید علی میراکبری | نظرات ( ) |